سيف روزگار
تبليغات
تبليغات
تبليغات
تبليغات
تبليغات
سيف روزگار

ياد ايامي که سيف روزگار
با توانا دستي ما بود يار
تخم دين در کشت دلها کاشتيم
پرده از رخسار حق برداشتيم
ناخن ما عقده ي دنيا گشاد
بخت اين خاک از سجود ما گشاد
از خم حق باده ي گلگون زديم
بر کهن ميخانه ها شبخون زديم
اي مي ديرينه در ميناي تو
شيشه آب از گرمي صهباي تو
از غرور و نخوت و کبر و مني
طعنه بر ناداري ما ميزني
جام ما هم زيب محفل بوده است
سينه ي ما صاحب دل بوده است
عصر نو از جلوه ها آراسته
از غبار پاي ما برخاسته
کشت حق سيراب گشت از خون ما
حق پرستان جهان ممنون ما
عالم از ما صاحب تکبير شد
از گل ما کعبه ها تعمير شد
حرف اقرأ حق بما تعليم کرد
رزق خويش از دست ما تقسيم کرد
گرچه رفت از دست ما تاج و نگين
ما گدايان را بچشم کم مبين
در نگاه تو زيان کاريم ما
کهنه پنداريم ما ، خواريم ما
اعتبار از لااله داريم ما
هر دو عالم را نگه داريم ما
از غم امروز و فردا رسته ايم
با کسي عهد محبت بسته ايم
در دل حق سر مکنونيم ما
وارث موسي و هارونيم ما
مهر و مه روشن ز تاب ما هنوز
برقها دارد سحاب ما هنوز
ذات ما آئينه? ذات حق است
هستي مسلم ز آيات حق است




برچسب ها : ,
مطالب مرتبط
بخش نظرات اين مطلب
آخرين نظرات ثبت شده براي اين مطلب را در زير مي بينيد: براي ديدن نظرات بيشتر اين پست روي شماره صفحه مورد نظر در زير کليک کنيد:
بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: