ویلیام موریس دیویس (به انگلیسی: William Morris Davis) ( فوریه ۱۸۵۰ - ۵ فوریه ۱۹۳۴) ژئومورفولوژیست (ژئومورفولوگ)، جغرافیدان و زمینشناسآمریکایی بود. دیویس سهم عمدهای در تفکیک دانشهای جغرافیا، هواشناسی و زمینشناسی داشت و از او اغلب با عنوان پدر جغرافیای آمریکا یاد میشود
ویلیام موریس دیویس در سال ۱۸۵۰ میلادی در فیلادلفیای ایالت پنسیلوانیای آمریکا زاده شد. او تحصیلات دانشگاهیش را در دانشگاه هاروارد در سن ۲۹ سالگی به پایان رساند و در ۱۸۷۸ به عنوان آموزشیار جغرافیای طبیعی مشغول کار شد. پس از آن در ۱۸۸۵ به عنوان استادیار و در ۱۸۹۹ به عنوان استاد درسزمینشناسی تا هنگام بازنشستگیش در ۱۹۱۲ در هاروارد تدریس نمود.
ویلیام موریس دیویس را به عنوان پدر جغرافیای آمریکا (به ویژه ژئومورفولوژی) میشناسند زیرا او نخستین کسی است که جغرافیای حرفهای را در این کشور معرفی نمود. دیویس با بنیانگذاری و تثبیت جغرافیا به عنوان یک رشته مستقل دانشگاهی و سازماندهی اندیشه در جغرافیای طبیعی و بهویژه ژئومورفولوژی، عنوان پدر جغرافیای دانشگاهی آمریکا را به خود اختصاص داد. وی از جمله جغرافیدانانی است که کوشیدند با پیوندهای هواشناختی، زمینشناسی و جغرافیا نظم پنهان طبیعت را کشف کنند و در قلمرو دانش جغرافیا به نظریهپردازی و الگوسازی عملکرد طبیعت بپردازند. مهمترین دستاورد علمی او در زمینه جغرافیا، مدل چرخه فرسایش بود که در ۱۸۸۴ آن را معرفی نمود. این مدل بیان میداشت که چگونه رودخانهها باعث ایجاد تغییرات در سطح زمین میشوند. نظریه چرخه فرسایشدیویس، مهمترین و بارزترین نقش او در علوم زمین است. او این طرح را برای بیان تاریخچهی جغرافیای طبیعی پنسیلوانیا، نیوانگلند، ایالت راین، ترکستان و بسیاری مناطق دیگر به کار برد. او بر اساس این نظریه بیان کرد رشتهکوههایی که زمانی بلند و مرتفع بودهاند، در طول زمان به وسیله تخریب تدریجی پست شده و در نتیجهی این فرایند به یک شبهجلگه یا دشتگون تبدیل شدهاند. علاوه بر این دیویس خاطرنشان میسازد که پس از تکمیل چرخه فرسایش، بسیاری از شبهجلگههای قدیمی بالا رانده شده و دوباره توسط رودها به طور عمیق بریده و قطعهقطعه میشوند. بسیاری از نوشتههای دیویس بر اساس چرخه فرسایشبودند ولی تالیف کتاب «رودخانههای پنسیلوانیا» در سال ۱۸۸۹ نخستین اظهارات و تشریح این موضوع بود. کاملاً آشکار است که وی در نظریه چرخه فرسایش از نظریه تکامل جانوری داروین تاثیر گرفته است. آثار علمی و پژوهشی دیویس شامل بیش از ۵۰۰ مقاله پرحجم و نسبتاً مفصل در مجلات و ژورنالهای اروپا و آمریکا، چند جلد کتاب حجیم و تعداد زیادی یادداشتهای کوتاه است که عمدتاً مربوط به جغرافیای طبیعی، تدریس جغرافیا در مدارس و دانشگاهها و ژئومورفولوژی است. ارزش آثار دیویس علاوه بر محتوای علمی، در استفادهی فراوان از نمودارهای حجمی برای نمایش پدیدههای ژئومورفولوژی و زمینشناختی است.
دیویس تنها چند روز پیش از تولد ۸۴ سالگیش در ۵ فوریه ۱۹۳۴ و به هنگام کار روی دست نوشتههای ناتمامش در پاسادنای کالیفرنیا درگذشت. ویلیام موریس دیویس در طول عمر خود سه همسر اختیار کرد و از مرگ دو همسر آرزده شد. او در سال ۱۸۷۹ با الن.بی.وانر، در سال ۱۹۱۴ با ماری.ام وایمان و در ۱۹۲۸ با لوسی ال. تنانت ازدواج کرد. این سه زن همسران شفیق، یاور دلسوزی برای دیویس بودند، زیرا با پذیرش بسیاری از مسئولیتهای خانواده، وقت او را برای انجام او را برای انجام کارهای عمی- پژوهشی در داخل و خارج خانه آزاد می گذاشتند.
ژئومورفولوژی به عنوان علم بررسی و شناخت ناهمواریهای زمین، و علمی با تواناییهای مهندسی که با استفاده از تکنیکها و ابزارهایی قادر به برنامهریزی میباشد، بهترین مبنا را برای طبقهبندی زمین بهدست میدهد. نقشههای ژئومورفولوژی یک منبع قدیمی برای ضبط اطلاعات چشماندازها هستند. این نقشهها در زمره بهترین ابزارها برای شناخت و درک چهارچوب حرکتی سطح زمین بوده و به کاربر اجازه تصمیم نهایی و تهیه نقشه تحولی چشماندازهای کنونی یک ناحیه را میدهد. نقشه ژئومورفولوژی تحلیل ژئومورفولوژی یک منطقه معین را بهصورت فضایی نشان میدهد و کلید پژوهشهای مربوط به علوم زمین است. نقشههای ژئومورفولوژی دیدی کامل و سریع از شکلهای مختلف ناهمواریهای پوسته خارجی زمین و فرایندهایی که موجب پیدایش این شکلها در رابطه با سازندهای زمینشناسی و اقلیمشناسی است، بهدست میدهند. این نقشهها بهدلیل پیچیدگی ارائه و اطلاعات آنها، اسنادی با استفاده محدود هستند. در حال حاضر نقشههای ژئومورفولوژی بهعنوان روشی در ارزیابی منابع طبیعی از سوی محققان یونسکو پذیرفته شده و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
نقشهکشی ژئومورفولوژی در مقایسه با نقشهکشی زمینشناسی، تکنیکی نسبتاً جدید محسوب میشود، زیرا ژئومورفولوژی علمی جوانتر از زمینشناسی است. نقشههای ژئومورفولوژی، پدیدههای سطحی یا لندفرمها را بهتصویر کشیده و فرایندهای زمینشناسی بر سطح زمین را ثبت میکنند. یک نقشه ژئومورفولوژی ایدهآل باید اطلاعاتی درباره مورفولوژی (فرایندهای شکلزا)، مورفومتری (ابعاد و اندازهها)، مورفوژنز [منشأ و تکوین)، مورفوکرونولوژی (سنسنجی تغییرات)و مورفودینامیک (تغییرات و پویایی) هر شکل ارائه کند.
در قرن ۱۹ میلادی توضیح لندفرمها با نقشههای جغرافیایی بود. نقشهکشی ژئومورفولوژیکی سنتی از زمانی که عکسهای هوایی موجود بودند آغاز شد. جغرافیدان آلمانی اولین نقشه ژئومورفولوژی را در سال ۱۹۱۴ برای ناحیه مهندسان کشاورزی پس از جنگ جهانی دوم بود. تهیه نقشههای ژئومورفولوژی در مفهوم امروزی در دهه ۱۹۵۰ میلادی به وسیله هلندیها و با هدف برنامهریزیهای اقتصادی آغاز شد. در استرالیا نیز ارگانهایی مانند سازمان علمی و تحقیقات صنعتی همسود (C.S.I.R.O) بعد از چنگ جهانی دوم با استفاده از روش فیزیوگرافی اقدام به تهیه نقشههایی از واحدهای ژئومورفولوژی در سرزمینهای بکر و کمتر مطالعهشده بهمنظور ارائه یک طرح طبقهبندی مناسب جهت کشاورزی کردند. در روش C.S.I.R.O چشماندازها واحدهایی تلقی میشوند که از نظر زمینشناسی و ژئومورفولوژی دارای مشابهتهایی هستند و این اصول، مبنای برنامهریزی آمایش سرزمین قرار میگیرد.
نقشه ژئومورفولوژی ایران برای نخستین بار با مقیاس ۱:۲۵۰۰۰۰۰ در زمره مجموعهای از نقشههای منطقه خاور نزدیک در دانشگاه توبینگن آلمان در سال ۱۹۹۰ توسط و با همکاری و نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، عکسهای هوایی،تصاویر ماهوارهای، مقالات و کتابهای محدود درباره ژئومورفولوژی ایران و تا حدودی مطالعات روی زمین تهیه گردید. این نقشه توسط ثروتی ترجمه و در سال ۱۳۷۰ توسط سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح چاپ و انتشار یافت. نقشه ژئومورفولوژی ایران در مقیاس ۱:۱۰۰۰۰۰۰ نیز در سال ۱۳۷۳ توسط سازمان زمینشناسی کشور در چهار برگ جدا از هم منتشر شد. طی چند سال اخیر موسسه جغرافیای دانشگاه تهران چند برگ از اطلس ژئومورفولوژی کشور با مقیاس ۱:۲۵۰۰۰۰ را بهچاپ رسانده است